مبارک باد که داماد رخت اپوشه


 





 
عروس بندري حال و هواي خاصي دارد و رسم و رسوم خاص تر. از اين مردم خونگرم جز اين نيز انتظار نمي رود. مروري مختصر بر اين رسم و رسوم خواهيم داشت:
از سنت هاي معمول در عروسي رنگين ساختن دست و پاي عروس و داماد با حناست که آن را اصطلاحا حنابندان مي نامند. حنا بستن آداب تشريفاتي دارد و آن را معمولا در سه نوبت انجام مي دهند. نوبت اول خصوصي است و با حضور خانواده عروس يا داماد صورت مي گيرد. از اين رو به «حناي دزدي» شهرت دارد. يعني حنايي که محرمانه بسته شده و کسي از آن آگاه نيست. نوبت دوم يک روز قبل از شب عروسي و نوبت سوم در شب عروسي و پس از صرف شام انجام مي شود. در اين شب داماد را با سلام و صلوات در جاي نرم و راحتي مي نشانند يک متکاي بزرگ زير شانه ها و متکاي ديگر زير ساق پاهاي او مي گذارند آنگاه ظرف محتوي حنا و نقل و نبات را مي آورند و ابتدا پاها و سپس دست ها را حنا مي بندند. دست و پاي حنا بسته را با دستمال هاي مخصوص که حنابند نام دارد مي پيچند و مي بندند و داماد را با همان حال تا بامداد فردا نگاه مي دارند. در طول مدتي که عده اي مشغول حنا بستن به دست و پاي داماد يا عروس هستند جماعتي از دوستان و خويشان آنها بالاي سرشان حلقه مي زنند و در حالي که اغلب دستمالي در دست دارند با آهنگ مخصوص حنابندان که بوسيله زن يا مردي خوش صورت اجرا مي شود دستمالها را به حرکت درمي آورند و دسته جمعي جواب مي دهند.
شبي که مراسم رسمي انجام مي شود يک بشقاب حنا با مقداري نقل و نبات و عود و غيره طي تشريفاتي خاص از منزل داماد به منزل عروس حمل مي شود و از آن جا متقابلا يک بشقاب حنا به منزل داماد مي رود. در طول راه نوازندگان با سرنا و دهل مي نوازند و همراهان با دست افشاني و شادماني مراسم «سات بران» را گرم و پرهيجان نگاه مي دارند.
در روزگاران قديم که وسيله روشنايي حتي چراغ زنبوري نيز وجود نداشت مسير جمعيت را با شاخه هاي فروزان نخل روشن مي ساختند. براي اين منظور چند تن از جوانان ورزيده و ماهر مرتبا از نخل ها بالا و پايين مي شدند و شاخه هاي خشک را با داس قطع مي کردند و مي ريختند تا روشنايي دچار توقف مي کردند و مي ريختند تا روشنايي دچار توقف نگردد و مشکل عبور جمعيت پيش نيايد.
در قديم در هر عروسي رسمي، تني چند از نوازندگان دوره گرد به نام «قوال» يا «لوطي» نيز شرکت داشتند و با سرنا، تمبک، چنگ و دهل سرو صدايي راه مي انداختند. لوطيان هريک در فني سررشته داشتند يکي چنگ ميزد، ديگري دهل و آن يکي سرنا. يکي دو نفر در ملق زدن و انجام حرکات نرم مانند روي دو دست راه رفتن و غيره ماهر بودند. گروه لوطيان معمولا عنتري هم با خود داشتند که هميشه بسته بود و گه گاه همراه لوطي، حرکاتي انجام مي داد و حاضران را مي خنداند. لوطيان طي چند روز توقف در منزل داماد به خوبي تر وخشک مي شدند و در پايان عروسي نيز مبلغي بر حسب قرار حق الزحمه مي گرفتند.
روز آخر، چند ساعت پس از صرف نهار، داماد در حالي که دستمال سبزي دور کمر بسته و کاردي نيز در آن جا داده با سلام و صلوات و ذکر مخصوص توسط چند نفر از دوستان به ميان جمعيت «شيريني» مي آوردند و بر صندلي مي نشانند تا دلاک (سلماني) با اصلاح سر و صورت به آرايش او بپردازد. در کنار صندلي داماد، عده اي از ياران و خويشان داماد گرداگرد سيني محتوي نقل و نبات و عود و گلاب مي نشيند و آماده دريافت و ثبت هداياي نقدي مدعوين مي شوند.
پس از اصلاح و آرايش داماد، نوبت به حمام رفتن مي رسد. خوانچه هاي محتوي لباس داماد- نقل و نبات و گل و گلاب به وسيله زنان خانواد داماد به حرکت درمي آيد و داماد پياده يا سوار اسب به سوي حمام حرکت مي کند. براي مراسم حمام نيزابياتي از قديم وجود داشته که توسط گروه زنان، به طور آرام با متانت خوانده مي شود همچنين در طول راه منزل تا حمام، دلاک و چند تن از جوانان که در کنار داماد قرار دارند ذکر مخصوص مي خوانند. سابقا هر وقت داماد سوار بر اسب به حمام و زيارت مي رفت پسر بچه اي را جلوي داماد مي نشانند به اين نيت که آن هم پسر بچه اي به مرحله دامادي برسد و هم داماد صاحب فرزند «پسر» گردد. وقتي که داماد ازآب خارج و آماده پوشيدن لباس نو شد سرود مخصوصي خوانده مي شود که بيت آن از اين قرار است:
مبارک باد که داماد رخت اپوشه که يک دست اکنه دو دست اپوشه
يعني مبارک باد که داماد لباس نو مي پوشد، يک دست از تن خارج مي کند و دو دست مي پوشد. در قديم که پوشيدن شال رسم بود، داماد شال بزرگي روي قباي خود مي بست و کلاهي بر سر مي گذاشت. بعضي طبقات به جاي کلاه، لنگي به صورت عمامه به سر مي گذاشتند. همين که داماد از حمام خارج شد او را با همان تشريفات اوليه به سوي زيارتگاه هاي محلي حرکت مي دهند. در منزل داماد بر دست و صورت پدر نشانه احترام و تشکر بوسه مي زند در همين لحظات پدر بخشي از دارائي خود را به عنوان «پانداز» به پسر مي بخشد. پس از آن به ديدار ديگران مي رود و چون از مردان فارغ گرديد به ميان زنان مي رود و نخست بر دست و صورت مادر بوسه مي زند اين رسم تا اوايل غروب ادامه دارد مدعوين يکي پس از ديگري از داماد و خانواده او خداحافظي کرده و به منازل خود مي روند. در آخرين ساعات شب آخر، عده اي از دوستان و نزديکان داماد در حالي که دو دست داماد را در دست دارند به سوي خانه عروس روانه مي شوند. در منزل عروس ابتدا از داماد و همراهان با چاي و شربت و شيريني پذيرايي مي شود آنگاه همراهان داماد از پدر عروس يا ولي او اجازه مي طلبند که داماد را در حجله نزد عروس ببرند و چون اجازه داده شد داماد را با ذکر صلوات نزد عروس مي برند و سر پسر بچه اي را به سر هر دوي آنان مي زنند به اين نيت که نخستين فرزند آنان پسر باشد و هر دو را به خدا مي سپارند و خود برمي گردند. معمولا عروس به سر مي برند سپس به خانه داماد مي آيند و تا مدتي هر روز نزديکي از منسوبان و دوستان به شام يا ناهار دعوت مي شوند.
منبع:عطر سيب پيش شماره اول